انتقام و تلافی بدیها. بدخواهی و بداندیشی. (ناظم الاطباء). انتقام جویی: بی گمان شد که گور کین اندیش خواندش ازبهر کینه خواهی خویش. نظامی. چو هر یک جداگانه شاهی کنند ز یکدیگران کینه خواهی کنند. نظامی. و رجوع به کینه خواه و کین خواهی شود
انتقام و تلافی بدیها. بدخواهی و بداندیشی. (ناظم الاطباء). انتقام جویی: بی گمان شد که گور کین اندیش خواندش ازبهر کینه خواهی خویش. نظامی. چو هر یک جداگانه شاهی کنند ز یکدیگران کینه خواهی کنند. نظامی. و رجوع به کینه خواه و کین خواهی شود
کنایه از شکنجه و عذاب. (آنندراج). کاهش تن کردن از باعث غم و اندوه، و در بهار عجم بمعنی شکنجه و عذاب. (غیاث اللغات) : از تنومندی اشجار خزان در تنه خواری و از برومندی شاخسار بهار در برخورداری. (ظهوری از آنندراج)
کنایه از شکنجه و عذاب. (آنندراج). کاهش تن کردن از باعث غم و اندوه، و در بهار عجم بمعنی شکنجه و عذاب. (غیاث اللغات) : از تنومندی اشجار خزان در تنه خواری و از برومندی شاخسار بهار در برخورداری. (ظهوری از آنندراج)